چلچله

اینجا نه جای ماندن که گاه رفتن است . . .

چلچله

اینجا نه جای ماندن که گاه رفتن است . . .

چلچله

a.chelcheleh@chmail.ir وبلاگ چلچله

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

یاد استاد قدیمی . . .

جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۷ ب.ظ

 

 نمازم که تموم شد بدون معطلی از مسجد بالای سر حضرت رضا علیه السلام بیرون زدم ، یاد گرفته بودم که اینجا مکان شریفی است و بی شوق ، نباید فضا را اشغال کنی . حاجتمندان زیاد و . . .

 

 از جلوی ضریح مقدس با سلام و صلوات می گذرم و بر روی 4 پله ی ورودی سرای حضرت ، مقابل ضریح می نشینم . چشم در مضجع شریف دارم ، مکان و زمان برای جامعه خواندن مناسب نیست . عرض ارادتی و کفشداری شماره 11 ، صحن گوهر شاد ، بست شیخ بهایی .

    خوب به خاطر دارم ، دستمان را می گرفت و در صحن و سرای حضرت رضا علیه السلام می چرخاند ، از ورودی های حرم گرفته تا کفشداری شماره 11 ، باب الرضا (ع) ، مزار شیخ بهایی ، نماز جعفر طیار ، زیارت جامعه کبیره ، دیدار آیت الله حکمت نیا (پدر) ، نماز حاج آقا مروارید در مسجد ملاحیدر ، عطر سید جواد و انگشتر سیدعلی شوشتری . . .  

     آخرین باری که برای سخنرانی به هیئتمان آمد ، سه تا بچه قد و نیم قد همراهش بود ، بعد از صحبت و اشک گرفتن از بچه ها ، تا مقابل درب هیئت بدرغه اش کردم . پای منبرش خیلی صفا می کردیم ، حدیث می گفت و چند کلامی به شرح آن حدیث می پرداخت ، دلش خیلی جای خدا بود . عالم بود و عامل .

     برای اولین بار اسم آیت الله بهجت را از ایشان شنیدم ، به همراه ایشان برای اولین بار به دیدار خیلی از علمای قم و مشهد رفتیم . ارادت خاصی نسبت به آقای بهجت داشت . شاید خیلی از اولین های دینی و اعتقادی ام را از ایشان دارم ، آن زمان دانشجو بودند . فکر کنم مهندسی معدن ؟!!  در یکی از دانشگاههای معتبر تهران .

  شاید قریب 6 -7 سال بود هیچ تماسی با ایشان نداشتم ، البته که از بی معرفتی ماست . جمعه اول هر ماه در منزلشان مجلس قرائت زیارت جامعه کبیره دارند ، عیناً این 6 7 سال برای من پیامک مجلس را می فرستادند ، اما دریغ از . . .

  در حرم رضوی ، درست همان نقطه ای که شاید 15 سال پیش به همراه هم قطارانم و ایشان ، غوطه می خوردیم و از کرامات حضرات می شنیدیم تلفن ایشان را گرفتم .

    به یقین می دانستم که حرم حضرت بهترین بهانه است برای هم کلامی با ایشان ، از پشت خط سلام علیکمی گفتند و جوابی و . . . گفتم آقای باقرزاده از حرم امام غریب تماس گرفته ام ، صدای السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) از پشت خط آمد و سکوت ، حال و احوالی کردم و از بی معرفتی خودم گفتم ، ایشان هم در حرم سید الکریم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) نایب الزیاره من شدند .

   صدایشان همان طنین وعظ و منبر های چند دقیقه ای هیئت را داشت . کلام نور را در پیاله صفای درونی اش می پیچید و به ما می خوراند .

خدا را چند صد باره سپاس می گویم ، از این همه نعمت الهی که برایم مقرر فرموده اند . از کرور کرور لطف و احسان حضرت شمس الشموس (علیه آلاف التحیه والثناء) و از دوستانی که از صمیم قلب دوستشان دارم و محتاج دعایشان هستم .
------------

ابیات زیر را از سررسیدهای قدیم پیدا کرده ام ، شعری است که همه هم قطاران ما تا حدودی از حفظ هستند . آقای باقرزاده خیلی این ابیات را برایمان می خواند و ما هم کلی صفا می کردیم .

ای یار غائب از نظر!
جانا به جعد و موی تو ! بر طره شب بوی تو ! وان  حلقه گیسوی تو! وان تیغ زن ابروی تو! وان نرگس جادوی تو! از خود بده ما را خبر! ای یار غائب از نظر!


جانا به شکر خانه ات، وان گردش پیمانه ات، وان نرگس مستانه ات، وان خط و خال و دانه ات، وان چشم پر افسانه ات بر ما شبی بنما گذر، ای یار غائب از نظر!


من عاشقی دیوانه ام، از خویشتن بیگانه ام، بر شمع تو پروانه ام، بهر تو در میخانه ام آتش مزن کاشانه ام، با آن نگاه پر شرر، ای یار غائب از نظر!


رفتی و من مجنون شدم، بر بوی تو هامون شدم ، از داغ تو جیحون شدم وز عشق تو در خون شدم، از من چه می خواهی دگر! ای یار غائب از نظر!


شاها غبارت می شوم، فرما نگذارت می شوم، قوش شکارت می شوم ،چون جان نثارت می شوم، آخر به کارت می شوم، بی من مگردانی مقر!ای یار غائب از نظر!


ای جان من وی روح من! ای کشتی و ای نوح من! ای سینه مشروح من! بهر دل مجروح من! باز آی دیگر از سفر! ای یار غائب از نظر!


ای جان من جان شما، این سر به قربان شما، من خود به دوران شما، مردم زهجران شما، دستم به دامان شما، خونم ریزی بی ثمر،ای یار غائب از نظر!


شاها بحق ساغرت، وان جامهای پر زرت، وان رخت سیمین در برت، وان طاوسان محشرت، از ما مپوشان منظرت، وز ما مگیر این شور و شر! ای یار غائب از نظر!


ای پادشاه جم بیا! وی قبله اعظم بیا! ای صاحب خاتم بیا! ای منجی عالم بیا! ای وارث آدم بیا! وی زاده خیرالبشر! ای یار غائب از نظر!

نظرات  (۴)

  • محسن رامندی
  • سلام فقط یه چهره کمی خاطره از رفتار ایشان به خاطر دارم البته اگر اشتباه احساس نکرده باشم .
    هر کجا هستند خداوند یار و نگهدارشان
    یا علی(ع)
    پاسخ:
    سلام 
    ممنون که سرزدید !
    علی یارمون
  • محسن رامندی
  • فقط یه چهره  ایشان کمی خاطره از رفتار ایشان  به خاطر دارم اگر اشتباه نکرده احساس نکرده باشم هر کجا هستند خداوند یار و نگهدارشان    
    محسن رامندی
  • امید زکی زاده
  • نسل ما از ایشان چیزی به خاطر ندارد

    کسی هم چیزی نگفته...

    خدا حفظ شان کند

    مربی بودند یا سخنران؟

    پاسخ:
    هم مربی و هم سخنران . 
    خدا تمامی خدمت گذاران به اسلام را حفظ کند . 
  • علی اکبر قلیچ خانی
  • سلام، حاج اصغر هر چه دارد در طبق اخلاص می گذارد بدون هیچ ادعایی. خدا نگهش دارد.
    پاسخ:
    سلام 
    اخلاص !!!
    ادعا !!!

    واژه های غریبی است برای ما ها .

    خدا نگهش داره . 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی