مسیر عاشقی (اربعین نامه)
سلام
واقعیت روم نمیشه از خواندن چلچله دم بزنم . . . بعد این همه تعطیل بودن .... ببخشید .
ی سفر عاشقی پیش اومد و ی چند جمله ای نوشتم . . . شاید چند شماره ای سرتون رو درد بیارم ولی به نظرم رسید برای تکمیل مسیر عاشقی باید تولیدات نوشتاری هم در کنار دیگر ابزار به کمک بیاد . من هم شاید ذره نمکی و نخودی تو آش این مسیر بندازم .
یک نکته : این چند خط رو تو ایام سفر نوشتم . شاید چند شبی درگیر بودم که تکمیل و اضافاتی بهش بزنم ولی دلم نیومد . . . اونها تو چه فضایی نوشته شده بود و اضافات تو چه فضایی . . . هنوز تصمیم به تکمیل نگرفتم . . . تا ببینم چی می شه . (تجربه شد که اگر به شرط حیات خواستم از اربعین بنویسم حتما در حین سفر امادگی داشته باشم )
---------------------------------------------
مسیر عاشقی
منی که ی عمری از شلوغی فراری بودم عشق می کردم از این سیل جمعیت ....
مثل دریا ندیده ای که افتاده باشه تو زلالی دریا .... موج های جمعیت هر چه بالا و بالاتر می رفت حظ من بیشتر و بیشتر می شد . عشق کرده بودم از این همه .....
محبوب من محبوب دریا دریا موج خروشانه ....
چقدر دوست داشتنی و چقدر لذت بخش . گیتهای ورودی مرز مثل رود بی توقف جریان داشت می خروشید و موج می زد .
دیگه تو مرز مهران نه جای اتوبوس بود و نه ماشین و نه آدم ..... سراسر عشق بود و شور بود و عاشقی ....
چقدر من خوشبختم .... چقدر ما خوشبختیم ..... محبوب دل ما محبوب عالمی است .....
در این معرکه ی دریا دریا موج و اوج ، آسمان نیز خودی نشان داد و رعدی و برقی ..... طوفان شده است .... آسمان و زمین سنگ تماممان گذاشته اند ..... چه خوش طوفانی و چه لذت بخش است غریق این طوفان شدن .... نوش جانمان این دریا و این موج و این رعد و این برق و این طوفان و ..... محبوب من محبوب عالمی است .
3 آبان 97
ساعت 10 و 47 دقیقه عراق مرز مهران