چلچله

اینجا نه جای ماندن که گاه رفتن است . . .

چلچله

اینجا نه جای ماندن که گاه رفتن است . . .

چلچله

a.chelcheleh@chmail.ir وبلاگ چلچله

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حرف» ثبت شده است

نه آنکه چیزی برای گفتن نداشته باشم ، نه !!
  آدمیزادی که جان دارد و زنده است ، زندگی می کند ، عقل دارد ، احساس دارد ، فکر دارد ، دغدغه دارد و . . . مگر می شود چیزی برای گفتن نداشته باشد ؟ این نشخوار آدمیزاد ، همیشه وجود دارد .  
قسمتی فقط برای خدایم هست ، شکرها ، شکرها و شکرها .
خواستم شکوه ها را بیاورم ولی . . . در مقابل انتهای لطف و رحمانیت خدای بی منتها ، چه چیز برایم می ماند ؟ جز شکر .

البته همیشه پر حرفی ام در محضر الهی توجیه است . توجیه !
    قسمت زیادی از حرفهایم برای خدا توجیه است ، توجیه خود بینی ام ، توجیه تکبرم ، توجیه کم کاری ام ، توجیه تنبلی ام ، توجیه حب دنیایم و توجیه حب دنیایم و توجیه حب دنیایم .   
قسمتی را فقط و فقط به اربابم می گویم ، گلایه ها ، شکوه ها ، بغض ها و کم آوردن ها .
هر کجا کارد به استخوانم می رسد ، چشمم از سو می افتد ، زانوانم یارای مقاومت ندارند ، تمام قوایم کم می آورد ، جان کلام را بگویم ، فکر می کنم کم اورده ام . . .  تصور گوشه ای از کربلا ، جان دوباره در رگهایم می دمد . زانوانم قدرت می گیرد ، چشمانم نور می گیرد و . . . اربابم برای من به خون خود غلطیده اند . . .  به گفتن نمی رسد ، حل می شود . . . جان می گیرم ، می ایستم !  
قسمتی را برای خودم نگه داشته ام ، حرفهایی که تنها و تنها برای خودِ خودم هست ، شاید بیشترش رنگ مواخذه داشته باشد ، برخی اش نهیب به خود است و برخی کلنجار رفتن ها بر سر دوراهی ها و جدال همیشگی تاریخ ، کارزار مداوم حق و باطل در خود وجودی ام . . . .
قسمتی را برای همراه اول زندگیم کنار گذاشته ام ، تنها کسی که در سنگلاخ زندگی این دنیایم تمام عمر و هستی اش را با من به شراکت گذارده ، همراه اولم ، همسرم . . .
قسمتی برای یارانم می ماند ، کسانی که در سنگرهای جهادی مختلف زندگی ام ، همرزم و هم جبهه ام بوده اند ، حرفهایی از جنس یاری ، از جنس همکاری و اتحاد برای . . .  در میدان بودن ، در میدان ماندن و مبارزه . ایستادن . . . حرفهایی به رنگ ایثار و فداکاری ، به عطر خوش اخلاص .
سهم چلچله از حرفهایم تنها و تنها یک پنجم هست . یک پنجمی که بوی غیبت و تهمت و گناه ندهد ، یک پنجمی که قابل نشر باشد ، یک پنجمی که ارزش مکتوبه کردن را داشته باشند ، یک پنجمی که به خواندن اش بیارزد و یک پنجمی که . . .
دلم برایت می سوزد چلچله . . .