چلچله

اینجا نه جای ماندن که گاه رفتن است . . .

چلچله

اینجا نه جای ماندن که گاه رفتن است . . .

چلچله

a.chelcheleh@chmail.ir وبلاگ چلچله

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسکوروچ» ثبت شده است

     اوایل که حالی بود مجلس جمعه صبحها ساعت 6 شروع می شد تو تابستان و زمستان . همه جمعه باید یکی از ما چند نفر ، ساعت 5 از خانه می زد بیرون تا  6 و نیم با شیخ برگرده به سمت مهرآباد ، اوایل با آژانس می رفتیم سراغ شیخ و دوتایی به اتفاق بر می گشتیم .

    کم کمک که خرج و مخارج رفت بالا به خلاقیتمان اعتماد کردیم و چند دفعه ای تا منزل شیخنا با موتورسیکلت رفتیم و افسار مرکبمون رو بستیم به میله درب خانه و سراغ آژانسهای سحرخیز رو گرفتیم ، محله قدیم شیخ (منزل پدرشان) پیدا کردن ماشین خیلی سختتر بود ولی منزل خودشان راننده های سحرخیز راحت تر پیدا می شد .

    داستان آژانس گرفتن هم برای خودش حکایت شیرینی داشت ، خدا گرفتارتون نکنه ، نمی دونم تا به حالا ساعت 5 صبح دنبال ماشین برای رفتن به جایی بوده اید یا نه ؟ بعضی اوقات که از زنگ تلفن جواب نمی گرفتی ، می بایست به شخصه پشت کرکره آژانس می رفتی و دخیل می بستی ، آقایان شوفر رو از خواب ناز بیدار می کردی تا زحمت بکشند و تشریفشون رو بیارند تا مسیری رو در قبال دریافت وجهی ، طی کنیم .

     صبحهای زمستان ، انگار بیدار کردن شوفرها مثل شکستن شاخ غول هفت سر بود ، با هر زوری بود بیدارشون می کردی و سوار ماشین می شدند ولی هنوز قسمت بعدی خوابشان مانده بود ، باید پشت رل می دیدند!!

                                  (یک شوفر تمام عیار)